جدول جو
جدول جو

معنی شیشه گیری - جستجوی لغت در جدول جو

شیشه گیری
(شی شَ / شِ)
شیشه گیر شدن. صفت یا حالت شیشه گیر. (یادداشت مؤلف). رجوع به شیشه گیر شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از شیشه کاری
تصویر شیشه کاری
شغل و عمل شیشه کار، تزیین دیوار یا سقف خانه با قطعه های کوچک شیشه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شیشه گری
تصویر شیشه گری
شغل و عمل شیشه گر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گوشه گیری
تصویر گوشه گیری
در گوشه ای نشستن، گوشه نشینی، انزوا، برای مثال گوشه گیری و سلامت هوسم بود ولی / شیوه ای می کند آن نرگس فتّآنکه مپرس (حافظ - ۵۴۸)
فرهنگ فارسی عمید
(اَ دَ / دِ)
از عدد شش، زن مبتلا به بیماری در شب زادن. (یادداشت مؤلف).
- شیشه گیر شدن، مردن یا مبتلا به بیماری صعب شدن زاهو در شب ششم زادن. بیمار شدن یا درگذشتن زچه (زاهو) شش شب پس از وضع حمل به اضرار جن یا آل، و این از اوهام و خرافات است. (یادداشت مؤلف).
- شیشه گیر شدن نوزاد یا زاهو، مردن یا به مرض صعب دچار شدن در شب ششم وضع حمل. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(شَ / شِ)
عمل گوشه گیر. انزواء. اعتزال. کناره گیری. عزلت. تنهایی. تجرد. زهد. گوشه نشینی:
در عین گوشه گیری بودم چو چشم مستت
و اکنون شدم به مستان چون ابروی تو مایل.
حافظ.
گوشه گیری و سلامت هوسم بود ولی
فتنه ای می کند آن نرگس فتان که مپرس.
حافظ.
- گوشه گیری کردن، گوشه نشینی کردن. اعتزال. انزوا
لغت نامه دهخدا
(نَ / نِ)
عمل شانه گیر، مرادف شانه کردن که بمعنی اعراض و بهانه کردن و مضایقه نمودن است. (بهار عجم) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
تصویری از شیشه گری
تصویر شیشه گری
حرفه و شغل شیشه گر، شیشه تراشی
فرهنگ لغت هوشیار
عمل پیش گیر جلوگیری دفع، منع سرایت مرض از پیش تقدم بحفظ صیانت حفظ صحت جلو مرض گرفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گوشه گیری
تصویر گوشه گیری
انزواء، اعتزال، کناره گیری، عزلت، تنهائی، تجرد، زهد، گوشه نشینی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شیشه کاری
تصویر شیشه کاری
عمل و شغل شیشه گر، محل شیشه گر شیشه گر خانه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گوشه گیری
تصویر گوشه گیری
انزوا
فرهنگ واژه فارسی سره
اعتزال، اعتکاف، انزوا، زاویه نشینی، عزلت، گوشه نشینی
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از گوشه گیری
تصویر گوشه گیری
العزلة
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از گوشه گیری
تصویر گوشه گیری
Withdrawnness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از گوشه گیری
تصویر گوشه گیری
réclusion
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از گوشه گیری
تصویر گوشه گیری
内向性
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از گوشه گیری
تصویر گوشه گیری
گوشہ نشینی
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از گوشه گیری
تصویر گوشه گیری
অন্তর্মুখিতা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از گوشه گیری
تصویر گوشه گیری
ความเก็บตัว
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از گوشه گیری
تصویر گوشه گیری
kujitenga
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از گوشه گیری
تصویر گوشه گیری
içe dönüklük
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از گوشه گیری
تصویر گوشه گیری
בִּדּוּד
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از گوشه گیری
تصویر گوشه گیری
孤僻
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از گوشه گیری
تصویر گوشه گیری
isolamento
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از گوشه گیری
تصویر گوشه گیری
내성적임
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از گوشه گیری
تصویر گوشه گیری
kepribadian tertutup
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از گوشه گیری
تصویر گوشه گیری
एकांतता
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از گوشه گیری
تصویر گوشه گیری
teruggetrokkenheid
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از گوشه گیری
تصویر گوشه گیری
retraimiento
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از گوشه گیری
تصویر گوشه گیری
замкнутість
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از گوشه گیری
تصویر گوشه گیری
замкнутость
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از گوشه گیری
تصویر گوشه گیری
wycofanie
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از گوشه گیری
تصویر گوشه گیری
Zurückgezogenheit
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از گوشه گیری
تصویر گوشه گیری
isolamento
دیکشنری فارسی به ایتالیایی