از عدد شش، زن مبتلا به بیماری در شب زادن. (یادداشت مؤلف). - شیشه گیر شدن، مردن یا مبتلا به بیماری صعب شدن زاهو در شب ششم زادن. بیمار شدن یا درگذشتن زچه (زاهو) شش شب پس از وضع حمل به اضرار جن یا آل، و این از اوهام و خرافات است. (یادداشت مؤلف). - شیشه گیر شدن نوزاد یا زاهو، مردن یا به مرض صعب دچار شدن در شب ششم وضع حمل. (یادداشت مؤلف)
از عدد شش، زن مبتلا به بیماری در شب زادن. (یادداشت مؤلف). - شیشه گیر شدن، مردن یا مبتلا به بیماری صعب شدن زاهو در شب ششم زادن. بیمار شدن یا درگذشتن زچه (زاهو) شش شب پس از وضع حمل به اضرار جن یا آل، و این از اوهام و خرافات است. (یادداشت مؤلف). - شیشه گیر شدن نوزاد یا زاهو، مردن یا به مرض صعب دچار شدن در شب ششم وضع حمل. (یادداشت مؤلف)
عمل گوشه گیر. انزواء. اعتزال. کناره گیری. عزلت. تنهایی. تجرد. زهد. گوشه نشینی: در عین گوشه گیری بودم چو چشم مستت و اکنون شدم به مستان چون ابروی تو مایل. حافظ. گوشه گیری و سلامت هوسم بود ولی فتنه ای می کند آن نرگس فتان که مپرس. حافظ. - گوشه گیری کردن، گوشه نشینی کردن. اعتزال. انزوا
عمل گوشه گیر. انزواء. اعتزال. کناره گیری. عزلت. تنهایی. تجرد. زهد. گوشه نشینی: در عین گوشه گیری بودم چو چشم مستت و اکنون شدم به مستان چون ابروی تو مایل. حافظ. گوشه گیری و سلامت هوسم بود ولی فتنه ای می کند آن نرگس فتان که مپرس. حافظ. - گوشه گیری کردن، گوشه نشینی کردن. اعتزال. انزوا